تبلیغات در سایت ما

از سرزمین مادری

پیوندهای روزانه
  • ایران شهرساز
  • کهن دیار
  • سازمان عمران ونوسازی شهریار
  • مدیریت در هزاره سوم
  • خبر گزاری ایمنا-مدیریت شهری
  • پام نیوز- مدیریت شهری
  • مرکز پژوهش های شورای شهر مشهد
  • انجمن نو اندیشان
  • وب شهلا نظری
  • خانه مدیران جوان
  • پایگاه علمی - پژوهشی پارس مدیر
  • مدیریت پژوهش
  • مهندسی شهرسازی-برنامه ریزی شهری
  • روزنامه دنیای اقتصاد
  • ورزش سه
  • سایت خبری تحلیلی تکاپو
  • پایگاه خبری تحلیلی سوما نیوز
  • پایگاه خبری تحلیلی واران نیوز
  • پایگاه خبری تحلیلی صومعه سرا نیوز
  • خبرگزاری شهرستان صومعه سرا
  • مدیریت شهری -دانشگاه تهران
  • مدیریت شهری -علامه طباطبایی
  • اطلاعات علمی تخصصی مدیریت شهری
  • راهکار مدیریت
  • مدیریت تحول
  • مطالعات شهری ایران
  • بولتن نیوز - مدیریت شهری
  • مجله اینترنتی برترینها - مدیریت شهری
  • فردا نیوز - مدیریت شهری
  • دانشگاه علوم وتحقیقات
  • سایت مرجع مدیریت شهری
  • سایت خبری شهرنوشت
  • پیشخوان
  • ساختن وبلاگ
  • شماره پیمان کارها
  • حمل ته لنجی با ضمانت از دبی
  • خرید از چین
  • قلاده اموزشی ضد پارس سگ
  • الوقلیون
  • ورود کاربران
    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟
    عضويت سريع
    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری
    تبادل لینک هوشمند

      azsarzaminemadari.lxb.ir






    آسيب شناسي مديريت انفعالي و غير پوياي نوسازی بافت فرسوده


    آسيب شناسي مديريت انفعالي و غير پوياي نوسازی بافت فرسوده


    1- بافت هاي فرسوده، پرسش ها و ملاحظات آن
    سال‌هاست که نظام اجرايي، سياستگزاري و حقوقي کشور در حل متفق و متحد مسائلي چون چگونگي حل معضل بافت‌هاي فرسوده، اقدام به نوسازي آنها و چگونگي اقدام به پيش‌گيري از توسعه روزافزون بافت‌هاي فرسوده با يکديگر چالش دارند.
    سال‌هاست که پنداشت‌ها و تفاسير تک‌بعدي و يکسو‌نگرانه‌ بخشي، با اميد به حل معضل بافت فرسوده با يکديگر تقابل و سايش داشته و نهايتاً جز گذر و استمرار زمان و افزايش شتابدار نرخ فرسودگي چيز ديگري به همراه نداشته و پاسخ متقاعد‌کننده‌اي نيز فراسوي مسئولين قرار نگرفته است. در چنين شرايطي پرسش‌هاي زيادي از سوي مردم، مديران، دست‌اندرکاران، برنامه‌ريزان، تصميم‌سازان و تصميم‌گيران و خلاصه همه گروه‌هاي اجتماعي مطرح مي‌شود که پاسخگويي به آنها بيش‌از‌پيش ضروري است‌.
    مجموعه اين پرسش‌ها را مي‌توان در دو پرسش اصلي زير خلاصه نمود:
    • چگونه مي‌توان بافت‌هاي فرسوده را به نفع مردم و توسعه شهر تهران حل کرد؟
    • چگونه مي‌توان از روند توسعه فرسودگي و گسترش بافت‌هاي فرسوده در آينده جلوگيري نمود؟
    در پاسخ به اين دو پرسش، توجه به نکات زير حائز اهميت است:
    ناپايداري مهمترين شرط فرسودگي
    وسعت عظيم بافت‌هاي فرسوده‌ با تراکم بالاي جمعيتي و خطر هميشگي وقوع زلزله، از مهمترين چالشهاي شهر تهران به‌شمار مي‌رود. اضطرار زماني حاکم بر برون‌رفت از اين وضعيت، لزوم تغيير نگرش دراتخاذ راهبرد‌هاي روشن و کارا بر حسب انتخابهاي حياتي را روشن مي‌سازد.
    فرابخشي بودن امر نوسازي
    در نوسازي بافت‌هاي فرسوده، جزءنگري و اقدامات مبتني بر طرح‌هاي موضعي و متکي بر قابليت‌هاي محلي و کالبدي، ماهيتاً نمي‌تواند به تنهايي بستر تصميمات کلان، اثرگذار، قابل بسط و پايدار باشد. با اتخاذ تدابير راهبردي و کلنگرانه مي‌توان با سازماندهي و بسيج توانمنديهاي شهري براي پهنه‌هاي موضعي فرسوده، راهکارهاي اساسي و عمدتاً ميانرشته‌اي ارائه داد.
    توليد ادبيات و اسناد موضوع
    نوسازي بافت‌هاي فرسوده نيازمند راهبردها و سياست‌هاي کلاني ‌است که بتواند از منظر کالبدي، اجتماعي، اقتصادي و زيستمحيطي، بستر اقدامات مقتضي را فراهم سازد. از اينرو در طرح مسئله و تبيين اهداف و رويکردهاي طرح‌هاي توسعه شهري، بافت‌هاي فرسوده بايد اهميت راهبردي داشته و محور اقدامات ديگر قرار گيرند.
    برنامه ها و طرح هاي بالادست
    تاکنون طرح‌هاي توسعه شهري به‌ويژه طرح‌هاي جامع، متناسب با اهميت و وزن بافت‌هاي فرسوده، به آن نپرداخته و موارد عنوانشده در مورد اين بافت ها در اين طرح‌ها هم‌ارز مسايل نه چندان مهم شهر تهران تلقي گرديده‌است. در اين طرح‌ها به‌ويژه طرح جامع، روند حرکت از پرسش به پاسخ طي نشده و به تبع آن نحوه نوسازي بافت‌هاي فرسوده و ساز‌و‌کارهاي مديريتي و فني اين موضوع مسکوت مانده و بستر چندان قابل اتکايي نيز جهت سياست‌گزاري و اقدام فراهم نشده‌است.
    مشارکت هاي مردمي، شرط اصلي تحقق نوسازي
    وضعيت فعلي تهران دو‌قطبي، با هيچ يک از معيار‌هاي انساني و عدالت اجتماعي و نيز اصل تعادل پويا (که متضمن بقا و حيات سامانه‌هاي حتي مادي و غيرانساني است)، قابل تفسير نيست. توزيع نابرابر فرصت‌ها که ويژگي‌هاي زمينه‌شناختي (فقر و محروميت، ارزش پايين املاک و. . .) و نرخ تورم، تأثيرات آن را تشديد مي‌کند، شانس چنداني براي جذب مشارکت مردمي و هدايت سرمايه آنان به عنوان مهمترين زمينه اصلي در فرآيند نوسازي بافت فرسوده باقينمي‌گذارد

    2- عوامل مديريتي قابل توجه بافت هاي فرسوده
    با نگاهي گذرا به اقدامات انجام پذيرفته در حوزه نوسازي و نيز وضع موجود بافت‌هاي فرسوده شهر تهران، مشاهده مي شود که دلايل مديريتي نيز به بروز مسائل و مشکلات اين قبيل بافت‌ها دامن زده است. مهمترين اين دلايل عبارتند از :
    • ضعف نگرش و دانش در سامانه قانونگذاري و ساختارهاي حقوقي؛
    • ضعف نگرش و دانش در سامانه‌هاي برنامه‌ريزي در سطوح ملي، طرح هاي آمايش و کالبدي ملي – منطقه اي؛
    • فقدان نظام مديريت شهري در سطح مديريت ملي؛
    • عدم تحقق عدالت فضايي و توسعه متوازن در کشور؛
    • بهره نبردن از الگو‌هاي توسعه ناحيه‌اي، توسعه منطقه‌اي و توسعه درون‌زا؛
    • نگرش بخشي در تمام سطوح ملي و محلي؛
    • نفوذ و نقش تعيين کننده جريان‌هاي سوداگر اقتصادي در نظام طرح‌‌ريزي، اقتصاد زمين و اقتصاد شهري؛
    • حاکميت نگرش‌هاي منسوخ و تجارب ناموفق بر نهادهاي الگو دهنده؛
    • سياست‌زدگي مديريت شهري؛
    • فقدان معيارهاي ترجيحي در مواقع تعارض منافع و مصالح در نظام تصميم‌گيري کلان و در نتيجه فرصت‌سوزي و تبديل چالش‌ها به بحران.
    اينک چنانچه بخواهيم با عطف به داشته‌هاي علمي‌‌و يافته‌هاي تجربي، فرسودگي و علت پايداري آن را از گذشته تاکنون ريشه‌يابي و پيگيري نماييم، به چند زمينه‌ي اصلي دست مي‌يابيم:
    • فقدان سياست‌هاي مدون و عدم يکپارچگي مديريت شهر در رويارويي با نوسازي بافت‌هاي فرسوده؛
    • شکاف فکري و نگرشي ميان مديريت طرح‌هاي نوسازي و جامعه مخاطبان ذي‌نفع و ذي‌نفوذ؛
    • عدم برخورد علمي‌و به‌روز با پديده نوسازي و متناسب با مسائل روز و شاخص‌هاي توسعه پايدار شهري؛
    • رويکردهاي مقطعي و سليقه‌اي در مواجهه با بافت‌هاي فرسوده؛
    • اگر چه تجربه‌هاي کشور‌هاي گوناگون در زمينه مرمت و احياء مي‌تواند بسيار مورد توجه قرار گيرد، اما در شهرسازي ايران نوعي مسخ‌شدگي و از خود بيگانگي در اين مورد روي داده‌است؛ به‌گونه‌اي که شهرسازان و برنامه‌ريزان مي‌خواهند همان تجربيات را بدون در نظرگرفتن زمينه‌هاي بافت فرسوده کشور وارد نظام شهرسازي ايران نمايند. در واقع با خوش‌بيني مي‌توان گفت شهرسازي تطبيقي (اگر نگوئيم تقليدي) صورت گرفته‌است نه تحقيقي.
    • عدم ضمانت قابل‌قبول براي اجراي قوانين و مقررات به‌دليل ضعف کارشناسي در مراتب بالادست قانون‌گذاري و سياست‌گزاري کشور؛
    • وجود سيستم‌هاي ديوان‌سالاري که اکثر وقت خود را به‌جاي کار کارشناسي و فهم درست قضايا به سياسي‌کاري در زمينه‌هاي مختلف بافت فرسوده مي‌گذرانند.
    • عدم همآهنگي ميان سازمان‌هاي مربوط در امر احياي بافت‌هاي فرسوده؛
    • هر چند که روش مستقيم مقابله با فرسايش، تخريب و بازسازي است، اما بايد دانست که عمليات تخريب و بازسازي، خود نيز مي‌تواند پيامدهاي جانبي به‌همراه داشته‌باشد. يکي از اين پيامدها "شتاب‌گرفتن آهنگ فرسايش ساير محله‌هاي شهر" است. تخريب، اساساً تقاضا براي واحدهاي مسکوني بي کيفيت را بالا مي‌برد و از طريق جرياني به‌نام "بازار و بنگاه" ميزان فرسايش محله‌هاي شهري، با ورود افراد و خانواده‌هاي کم‌بضاعت و بي‌بضاعت افزايش مي‌يابد

    3- ارزيابي سابقه نوسازي بافت هاي فرسوده
    به اين ترتيب؛ بر اساس شواهد و قرائن موجود، به طور کلي، سابقۀ نوسازي بافت‌هاي فرسوده در شهر تهران را نمي‌توان (تا دو سال پيش)، مطلوب ارزيابي نمود. به عبارت ديگر، هيچ نمونه مداخله در بافت هاي فرسوده شهر تهران با هدف نوسازي محلات با مشارکت مردم را نمي توان ارائه و مورد ارزيابي قرار داد. عوامل زير مي‌تواند از دلايل اين امر باشد :
    • نوسازي در ايران فاقد تئوري و نظريه مبنايي بوده است.
    • شهر تهران از دانش و تجربه کافي براي نوسازي بهره‌مند نبوده و بهره نبرده است.
    • شهر تهران در سال‌هاي طولاني فاقد طرح جامع بوده و تمايلات سود جويانه بازار، توسعۀ شهر را هدايت مي‌کرده است.
    • اسناد توسعۀ شهر(طرح جامع و تفصيلي) با مقتضيات مداخله در بافت فرسوده سازگار نبوده است.
    • اقتصاد شهري راکد در بافت‌هاي فرسوده موجب محروم ماندن بافت‌ها از اقدامات نوسازي شده است.
    • سازمان نوسازي شهر تهران هميشه نقش منفعل داشته و بزرگترين طرح آن (نواب) براساس احداث بزرگراه پديد آمده و اصولاً نوسازي محلات در دستور کار نبوده است.
    با مرور گذشتۀ نوسازي بافت‌هاي فرسوده، مشاهده مي‌شود، اصولاً تمايزي ميان بافت فرسوده و بافت معمولي توسط دست‌اندرکاران اعمال نشده يا به صورت جزئي، تک بعدي و مقطعي بوده است. اگر بين بافت فرسوده و بافت معمولي تمايزهايي از قبيل مديريت متمرکز و غير متمرکز، مداخله حداکثري و حداقلي، برخورد کل‌نگر و جزء نگر و ... مورد توجه قرار گيرد، مي‌توان در ارزيابي اقدامات گذشته به نتيجه گيري روشني دست يافت.
    منبع : سازمان نوسازي شهر تهران
    نويسنده: دکتر علیرضا عندليب

    ویژگی ها و انواع بافت فرسوده شهری

      ویژگی ها و انواع بافت فرسوده شهری  

    بافت­ های فرسوده به علت گذشت زمان و عدم سرمایه­­ گذاری لازم در نگهداری از آن­ها با ویژگی ­های خاصی مواجه هستند که شامل موارد ذیل می ­باشد. عدم دسترسی به درون بافت، فقدان تأسیسات زیر بنایی مناسب، مشکلات زیست محیطی و بالا بودن حجم آلودگی، کمبود امکانات گذران اوقات فراغت، فقر و محرومیت، آسیب­پذیری در برابر زلزله، سرانه کم خدمات، جمعیت زیاد (تراکم بالای جمعیت)، تراکم ساختمانی کم دوام، ناامنی و معضلات اجتماعی
    در اردیبهشت ماه سال 1385، شورای عالی و شهرسازی برای شناسایی این محدوده­ها سه شاخص با مفاهیم زیر تعریف کرد. ریزدانگی: بلوک­های شهری که بیش از 50 در صد قطعات آن­ها مساحتی زیر 200 متر داشته­ باشند. نفوذناپذیری: بلوک­ های شهری که بیش از 50 در صد معابر آن­ها عرض کمتر از 6 متر را داشته­ باشند. ناپایداری: بلوک­ های شهری که بیش از 50 در صد ابنیه آن­ ها فاقد سیستم سازه ایمنی باشند

    کلیه بافت­ های فرسوده در هر نوع طبقه­ بندی که قرار داشته­ اشند، به سبب فرسودگی و ناپایداری از خصوصیات مشابه و مشترکی برخوردارند. به عبارت دیگر می­ توان همه بافت­های فرسوده را بافت ناپایدار دانست. این ناپایداری در وهله اول در برابر زلزله و حفظ ایمنی شهر و سپس در سایر ابعاد آن است. به این ترتیب با توجه به وجود عوامل متعدد در شکل­گیری و ایجاد بافت­های فرسوده از یک­سو و اولویت ­بندی اجرایی و سیاست­های مدیریتی جهت مداخله در آن­ها از سوی دیگر، بافت­ های فرسوده شهری را به انواع مختلفی می­ توان طبقه­ بندی نمود. بنابراین ملاحظه می­شود که امکان تعریف گونه­ های مشترکی از بافت­های فرسوده که از خصوصیات کاملا مشابه و مشترک برخوردار باشد، منتفی است. چنانچه در هر محله فرسوده با یک نوع بافت، با ویژگی­های خاص خودش مواجهیم. لذا وقتی گونه­ های مختلفی از بافت وجود دارد، در نتیجه گونه­ های متعدد مداخله هم مطرح می­ شود. اگر معیار تشخیص فرسودگی را شورای عالی شهرسازی اعلام کند، یک گونه برخورد و مداخله برای آن متصور است و اگر معیار توسط سازمان دیگری لحاظ شوند، مداخلات متفاوتی صورت خواهد پذیرفت. بنابراین جهت­گیری­ های مدیریتی و سیاستی کلان مدیریت، تعیین کننده نوع مداخله بوده و اولویت­ های آن را تشکیل می­ دهد. بر این اساس، تعیین محورهای قاطع برای تعیین نوع بافت و نوع مداخله امکان ناپذیر است. همچنین برنامه مداخله باید ماخوذ از هدف باشد. بر همین اساس مداخله در بافت باید کل شهر و کشور را درگیر کند نه یک نهاد اجرایی متولی را که یک واحد بخشی است. این کار نیازمند درگیر کردن همه بخش­ها بوده و اساسا دارای خصلت استراتژیک و فرابخشی و میان بخشی است.

    با توجه به مطالب بالا، می­توان به طور کلی در یک نوع تقسیم­ بندی از انواع بافت­های فرسوده شهری، آن­ها را به چهار گروه زیر طبقه ­بندی کرد

    1- بافت­های شهری دارای میراث تاریخی و فرهنگی: بافت­های فرسوده­ای که علی­رغم وجود فرسودگی در گستره آن­ها، بناها، مجموعه فضاها، تأسیسات و تجهیزات شهری با ارزش و با ترتیبی در آن­ها وجود دارد.

    2- بافت­های شهری فاقد میراث ویژه تاریخی– فرهنگی: بافت­هایی که پهنه ­های گسترده شهری را به خود اختصاص می­دهند. عمده­ ترین مشکل این بافت­ها به غیر از مسایل خاص بناهای نامقاوم و کوچک، فقدان خدمات لازم و زیرساخت­های مناسب شهری است.

    3- بافت­های فرسوده روستایی– شهری: این مورد، بافت­های روستایی که به مرور زمان در داخل محدوده خدماتی شهر قرار گرفته ­اند را شامل می­شود. عملکرد زراعی، باغداری، دامداری قبلی ساکنین این بافت­ها از یک سو و سلسله مراتب دسترسی مورد نیاز شهری امروز از سوی دیگر این بافت­ها را در بافت­های معمولی شهری، برجسته نموده­است.

    4- بافت­های حاشیه­ای: این بافت­ها که در داخل محدوده خدماتی شهری (بافت­های زور آبادی) و یا خارج از حریم و حوزه نفوذ شهرهای بزرگ واقع شده­اند، مشکلات گسترده­ای را شامل می­شوند. حاشیه نشینی نه تنها میزبان مهاجرین روستاها و شهرهای کوچک یا مهاجرت­های بی رویه درون شهری است، بلکه می­تواند موجب بروز مسایل سیاسی امنیتی حاد نیز در اینگونه شهرها گردد

    منبع: مرکز اطلاعات علمی تخصصی مدیریت شهری

     

    بافت فرسوده عرصه‌اي براي تحقق مشارکت مردمي

    بافت فرسوده عرصه‌اي براي تحقق مشارکت مردمي

    بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری بخش قابل توجهی از سطح شهر کرمانشاه و سایر شهرهای کشور را تشکیل می‌دهند. این بافت‌ها از یک سو، از طیف گستردة مشکلات کالبدی، عملکردی، ترافیکی و زیست‌محیطی رنج می‌برند و از سوی دیگر مهم‌ترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین جهت اسکان جمعیت، تأمین فضاهای باز خدماتی و نیز بهبود زیست‌محیطی محسوب می‌شوند.
    بافت فرسوده علیرغم انسجام محله‌ای و بافت اجتماعی قوی نیز بواسطه موقعیت شهری خود در میان سایر پهنه‌های شهری، از مشکلاتی فراتر از نحوه ساخت‌وساز و مسایل رنج می‌برند. از این رو دخالت در این بافت‌ها صرفاً نمی‌بایست از نوع اقدامات کالبدی باشد. فرسودگی بافت که نتیجه فرسایش کالبدی، اقتصادی است به مرور موجب تضعیف امکان استفاده مناسب و کارا از زمین می‌شود سبب هدر رفتن زمین در بخش‌های توانمند شهر ـ محدوده‌های مرکزی و بافت قدیمی ـ می‌شود. فضاهای خالی و بافت‌های فرسوده در دل شهرها در حالی رها شده‌اند که گسترش کالبدی شهر هر روز معضلی جدید بر مسائل و مشکلات موجود می‌افزاید.
    از سوی دیگر آنچه برخورد با بافت‌های فرسوده را در کشور ما در تنگنا قرار می‌دهد، عدم تمایز صحیح بین بافت تاریخی و بافت فرسوده است که گاهی شیوه برخورد را به سمت حفاظت مطلق و دیدگاه موزه‌ای کشانده، دست و پای دست‌اندرکاران و طراحان را می‌بندد. در بسیاری از هسته‌های قدیمی، آنچه دارای ارزش است نه کالبد موجود و بناها و ساخت شهرهای آن، که گذرها، مراکز محله‌ای، روابط اجتماعی میان ساکنین، یادمان‌ها و نشان‌های بافت است که دارای ارزش اجتماعی و فرهنگی است.
    از این رو دخالت در این بافت‌ها صرفاً نمی‌بایست از نوع اقدامات کالبدی، اصطلاحاً بازسازی از نوع تخریب و دوباره ساختن باشد. در بسیاری از عرصه‌ها بهسازی بافت و اقدام خرد و مشارکتی با مردم ساکن در آن شیوة بسیار مطلوب و پایداری را ارائه می‌دهد که می‌تواند در طول دورة‌ کوتاه‌مدت صورت پذیرد و رفاه شهروندی را در بافت توانمند سازد.
    طرح‌های تفصیلی غالب طرح‌های ساماندهی، نوسازی و بهسازی این بافت‌ها را در نظام برنامه‌ریزی کشور بعهده دارند. اما به نظر می‌رسد نگرش بخشی، از بالا به پائین و بدون بازخورد (Feed back) نقش مردم در فرآیند برنامه‌ریزی و تهیه طرح‌ها، موجب شده است که طرح‌های مذکور به اهداف موردنظر دست نیابند.

    بررسی تجارب طرح‌های شهری موفق در دنیا حاکی از بکارگیری به جا و مؤثر راهکارهای ذیل است:
    - بهره‌گیری حداکثر از مشارکت مردم
    - بکارگیری راه‌حل‌های متعدد در مواجهه با مسائل چندوجهی
    - استفاده از بازخوردهای متعدد
    - طراحی منطقی و هماهنگ با خواست‌های گروه‌های ذی‌نفع و ذی‌نفوذ.

    در بررسی چگونگی دستیابی مشارکت، به 4 محور زیر می‌رسیم:
    الف) مشارکت در تصمیم‌گیری و مدیریت؛ به این معنا که دست‌اندرکاران را در سطح تصمیم‌سازی برای تعیین نحوه برخورد با پروژه شرکت دهیم.
    ب) مشارکت در تأمین مالی هزینه انجام طرح‌ها
    ج) مشارکت در تأمین نیروی انسانی؛ از این جهت که بتوان از نیروهای بیکار و جویای کار در محل برای اجرای پروژة ساماندهی بافت فرسوده کمک گرفت
    د) مشارکت در منافع؛ ایجاد بستر مناسب برای استفادة تمام دست‌اندرکاران طرح در استفاده از بسترهای ایجاد شده

    همانگونه پیش‌تر آمد؛ طرح‌های ساماندهی بافت فرسوده در زمره طرح‌های تفصیلی ویژه‌ای است که می‌باید براساس واقعیت‌های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ساکنان این نوع بافت انجام گیرد. از مهم‌ترین نیازها و ویژگی‌های این‌گونه طرح‌ها، بررسی و تعیین دقیق حقوق مکتسبه اقشار محدوده و به تبع آن نیاز مبرم برای تعیین سرنوشت آنهاست. اینکه تا چه حد می‌توان مردم را در برنامه‌ریزی و تهیه طرح‌ها مشارکت داد به ظرفیت مردم در تصمیم‌سازی در خصوص مسایل و مشکلات بافت مورد نظر بر می‌گردد.

    میزان فراهم بودن مقتضیات مدیریت مشارکتی و نیز قواعد و قوانین حاکم بر زندگی مردم، بر توفیق یا عدم توفیق مشارکت مردم مؤثرند. به عبارت دیگر مشارکت فعال مردم در فرآیند طراحی و مردمی کردن این فرایند تحقق‌پذیری این گونه‌ طرح‌ها را افزایش خواهد داد. همچنین در نظر گرفتن راه‌حل‌های متعدد برای مسئله این امکان را فراهم می‌سازد که ارتباط مستقیمی بین اهداف طراحی و راه‌حل پیشنهادی برقرار شده و اطمینان حاصل شود که راه‌حل انتخابی بیشترین نسبت را با اهداف طرح داشته باشد. نوسازی بافت‌های فرسوده با استفاده از روش‌های طراحی شهری ویژه که با ملزومات حیات اقتصادی و اجتماعی ساکنان این بافت‌ها انطباق یافته‌اند، می‌تواند خواست‌ها و نیازهای یک جامعه را در قالب راه‌حل‌های متفاوت و متنوع پاسخ دهد. ضرورت بکارگیری روش‌های نوین طراحی شهری مبتنی بر واقعیت‌های اجتماعی در ساماندهی نوسازی و بهسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد با توجه به شرایط معاصر کلان‌شهر کرمانشاه بیش از هر لحظه دیگر مشاهده می‌شود. روش‌های جدیدی که نه تنها در مقیاس کلان مطرح می‌شوند بلکه راهکارهای شخصی نیز در مقیاس محلی ارائه می‌نمایند.

    شهر اندیش - پایگاه مدیریت دانش شهری

    صفحه قبل 1 صفحه بعد

    درباره ما
    پرنده را که آزاد کنی روزی برمــــــی گردد و مــــــــــــــنِ خاکـــــــی از ایـــــن اتفــــــاق زمینی زیـــــــــــــاد دور نیســــــــتــــم....
    آمار
    آمار مطالب
  • کل مطالب : 128
  • کل نظرات : 24
  • آمار کاربران
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آمار بازدید
  • بازدید امروز : 10
  • بازدید دیروز : 0
  • ورودی امروز گوگل : 1
  • ورودی گوگل دیروز : 0
  • آي پي امروز : 3
  • آي پي ديروز : 0
  • بازدید هفته : 49
  • بازدید ماه : 2306
  • بازدید سال : 4418
  • بازدید کلی : 36090
  • اطلاعات شما
  • آی پی : 18.216.251.37
  • مرورگر :
  • سیستم عامل :
  • امروز :
  • امکانات جانبی
    آخرین نظرات کاربران
    لیلا44 - سلام بسیار جالب بود - 1394/12/14/azsarzaminemada
    ناصر پویان(امیداسلامی عربانی سابق) - همشهری فرهیخته و بزرگوار
    به شما محقق و نویسنده صومعه سرایی افتخار می کنم .خداوند شماها زیاد کند. یک ملت به فرزندان فرهیخته خود افتخار می نه پول ومالدارش . خدا شماها را حفظ کند .مقاله شیخ عبدالقادر گیلانی (صومعه سرایی) این حقیر را که به زبان انگلیسی در خارج چاپ ومنتشر شده را ملاحظه فرموده و به همشهریهای دیگر نیز معرفی فرمایید.بنده مقاله فارسی شما در باره ایشان را خواندم - لذت بردم.با احترام پدرانه-ناصر پویان - 1394/11/18/azsarzaminemada
    ناصر پویان(امیداسلامی عربانی سابق) - همشهری فرهیخته و بزرگوار
    به شما محقق و نویسنده صومعه سرایی افتخار می کنم .خداوند شماها زیاد کند. یک ملت به فرزندان فرهیخته خود افتخار می نه پول ومالدارش . خدا شماها را حفظ کند .مقاله شیخ عبدالقادر گیلانی (صومعه سرایی) این حقیر را که به زبان انگلیسی در خارج چاپ ومنتشر شده را ملاحظه فرموده و به همشهریهای دیگر نیز معرفی فرمایید.بنده مقاله فارسی شما در باره ایشان را خواندم - لذت بردم.با احترام پدرانه-ناصر پویان - 1394/11/18/azsarzaminemada
    حمید یزدانی - «برای خالو قربان »
    شرم از آیینه تالار
    می بارید
    وزمین را
    توان شکافتن و
    بلعیدنت نبود
    که به پابوس رفته بودی
    سرهنگ
    القاب ارزانی تو
    ستاره را وا گذاشتی و
    دلخوش حلب پاره هایی
    آویز سینه ات
    از نام گرم «خالو» گذشتی و
    در هیئت مردابی
    بر خاک پای کسوف بوسه زدی
    وامان نامه ات
    کاکل خونین رفیقی شد
    هم کاسه ی دیروزت
    که جنگل را
    اعتبار می بخشید
    دلم برای تفنگت می سوزد
    دلم برای
    ایلت
    نامت بوی خیانت می دهد
    سرهنگ
    القاب ارزانی تو
    کاش به «خالو»بودن
    دل می بستی
    سرهنگ

    «آذر 66»
    «مهدی ریحا نی» صومعه سرا - 1394/9/14/azsarzaminemada
    دنيا رحيمي - مطالبتون خيلي جالب بود خيلي به دردم خورد منم پدر بزرگم سنگجوبي بودند خوشحال شدم - 1394/7/19/azsarzaminemada
    - با سلام سایت دهستان مرکیه با ادرس بگذارید تا بتوانیم دراین روستا سایت داشته باشینپم
    شماره تماس:091962337746 - /
    مریم - سلام ،لحظاتی رو با مطالعه مطالب وبلاگتون لذت بردم . موفق و موید باشید . اگر لایق دونستید و وبلاگ بنده حقیر رو هم لینک بفرمائید خوشحال می شم . - 1393/5/18
    سنجرانی - سلام امروز موفق شدم همه ی مطالبه وبلاگو بخونم مطالب بسیار عالییی و مفید بودن اشعار بسیار زیبا و قابل تحسین صومعه سرا هم که بی نظیر، شدیدا مشتاق یک سفر شدم به صومعه سرا ، نکته ها و حکایتهای مدیریتی هم که فوق العاده بود مخصوصا ( دلیلی برای زندگی).
    با آرزوی موفقییت روز افزون ، و دستیابی به هر انچه که میخواهید.
    موفق باشید. - 1393/5/6
    مرواریـــــــــــــــــــــــــــد - داداش وبلاگ خیلی خوبی داری عالــــــــــــــــــــــــی - 1393/3/11
    دفتر بیمه آسیا نمایندگی صومعه سرا - سلام هم شهری خوشحال میشم لینکمون کنی در صورت موافقت با تبادل لینک بهمون خبر بده
    مطالب جالب بود لطفا مطالب بیشتری راجع به شهرستانمون بذار اگر کار بیمه ای هم داشتی به ما سر بزن
    موفق باشی - 1393/2/28